شبکه افق - 26 تیر 1399

غرب‌باوری، مانع بزرگ جهش تولید(در نقد نامگذاری تقویمی روز امضای برجام به نام "روز گفتگو و تعامل با جهان")

نشست جهان "جهان پیمان شکنی" است نه "جهان پیمانها"

بسم‌الله الرحمن الرحیم

عرض سلام محضر شریف دوستان و سروران عزیزم دارم. توفیقی است که محضر شما شرفیاب شدیم. فرمودند راجع به بعضی از بدعهدی‌های آمریکا و اغراض و اهدفی که پشت آن هست اشاره شود. سعی می‌کنم خیلی وقت شریف شما را نگیرم. از آخرین نمونه این خلف وعده شروع می‌کنیم. می‌خواهم فرض کنیم ابعاد سیاسی، فرهنگی، جنگ نرم و جنگ سخت هیچی! به بخشی از بُعد اقتصادی آن توجه کنیم. چون اگر یادتان باشد بطور خاص سال پیش و بطور عام سال‌های اخیر شاید از اولی که رابطه با آمریکا قطع شد از طرف خود آمریکا هم قطع شد. بطور اعم بعضی از وسوسه‌هایی که بود چه در حکومت و چه در جامعه این بود که ما اگر از بعضی از حقوق و شعارهایمان کوتاه بیاییم به جای آن منافع اقتصادی‌مان تأمین می‌شود که این تحریم‌ها، این آخری‌ها به هسته‌ای گیر دادند ولی دوستانی که سن‌شان بیشتر است و انقلاب را یادشان هست می‌دانند اصلاً وقتی تحریم‌ها شروع شد مسئله هسته‌ای مطرح نبود انقلاب اسلامی تحریم شد. به محض این که مردم به جمهوری اسلامی رأی دادند اول توطئه براندازی، کودتا، تروریزم و جنگ داخلی شروع شد و بعد که این‌ها به نتیجه نرسید، تحریم‌ها به نحو مختلف شروع شد. سر قضیه لانه، تشدید شد چون کارهای این‌ها لو رفت، اسناد لانه که بیرون آمد نشان داد این سفارت نیست بلکه یک مرکز 24 ساعته برای براندازی است و این اواخر هم با این اسناد ویکی‌لیکس، اسنودن که بیرون می‌آید اصلاً برای دنیا روشن شد که سفارت آمریکا در همه جهان هر جای دنیا هستند لانه جاسوسی‌اند یعنی سفارت‌های آمریکا وقتی که خودشان اعلام کردند مکالمات خصوصی 24تا از رئیس‌جمهورها و شاهانی که متحد یا نوکر خودشان هستند 24ساعته دارند کنترل می‌کنند یعنی طرف با زنش حرف می‌زند در حد رئیس جمهور دارد ضبط می‌شود و سفارت آمریکا در آلمان دارد مقامات آلمانی را شنود می‌کند و... امروز برای همه دنیا روشن شده که سفارت آمریکا حتی بطور رسمی، همه جا لانه جاسوسی است. همین اسناد لانه را اگر کسی درست بررسی می‌کرد که حتی در ایران هم فکر می‌کنم درست بررسی نشد و به کتابخانه‌ها و به آرشیو رفت، من یک وقت نگاه می‌کردم دیدم اصلاً سفارت آمریکا در تهران یکی از مراکز اصلی بود برای جاسوسی در کل کشورهای منطقه، الآن اسناد آن هست بروید ببینید جزئیات معاملات نفتی این‌ها، خانواده‌ها در آل سعود، ترکیه، قطر، امارات، پاکستان، در خانواده‌های دربار و سلطنت چه کسانی هستند چه جریان هستند؟ نقطه ضعف‌هایشان چیست؟ همه این‌ها هست. امام همان اول انقلاب صریح گفت که هیچ کدام از این نهادها و سازمان‌های جهانی و بین‌المللی واقعاً بین‌المللی و بی‌طرف نیستند همه‌شان دست‌نشانده‌اند به هیچ کدام از این‌ها نمی‌شود، هرکس به این‌ها واقعاً اعتماد کند و حقوق ملت‌ها را و شرف ملت را به این‌ها وابگذارد و بسپارد یا خائن است یا احمق است. اگر نمی‌داند و واقعاً فکر می‌کند این‌ها بی‌طرف هستند و دنبال حقوق بین‌الملل هستند احمق هستند باطن این‌ها را نمی‌شناسد و انگار تاریخ نخوانده! که این تشکیلات‌ها را چه کسانی ساختند و چرا ساختند؟ چطوری ساختند؟ بعد از جنگ اول و جنگ دوم برنده‌های جنگ این‌ها را در اروپا ساختند برای خودشان حق وتو گذاشتند یعنی چه؟ حق وتو یعنی اگر تمام جهان همه کشورهای جهان بگویند الف، یکی از این‌ها بگوید ب، حرف این مقدم است دموکراسی جهانی این است! قانون جنگل است. چرا این مقدم است؟ چون بمب اتم دارد. امام(ره) گفتند به هیچ کدام از اینها اعتماد نکنید نه این که حالا بخواهیم قطع رابطه کنیم و از این سازمان‌های بین‌الملل بیرون بیاییم ولی در رأس آن شورای امنیت است که درست شورای ضد امنیت جهان است! شورای امنیت همین 5 کشورهای به اصطلاح اتمی هستند تمام جنگ‌ها در این صد سال اخیر زیر سر همین شورای امنیت است. این‌ها شورای ناامنیت جهان هستند شورای ضد امنیتی جهان هستند در دنیا یک جنگ اتفاق نمی‌افتد الا این یک یا چندتا از اعضای شورای امنیت یا پشت صحنه یا جلوی صحنه در آن جنگ هستند. اصلاً جهان، جهان پیمان‌ها نیست جهان، جهان پیمان‌شکنی است. تمام این قوانین بین‌الملل در حوزه هسته‌ای، تسلیحات و کشتار جمعی، حقوق بشر، صلح و از این قبیل. همه این‌ها را می‌نویسند برای این که خودشان رعایت نکنند و از طریق اینها بتوانند سایر کشورها را کنترل کنند، متهم کنند و بیخ یقه آن‌ها را بگیرند، خب یکی‌اش همین هسته‌ای است. این 1+5 این چندتا کشور هر کدام چند هزار بمب اتم دارند. بعد این‌ها دزدهای اتمی‌اند که باید محاکمه بشوند شدند رئیس پلیس اتم در دنیا، خود این کمدی مسخره است یعنی رئیس دزدها رئیس پلیس شدند. تنها کشوری که بمب اتم مصرف کرده آمریکاست، جنایتکار جنگی است این شده رئیس پلیس اتمی جهان، این وضعیت قوانین و نهادهای بین‌الملل که امام گفت به این‌ها اعتماد نکنید این‌ها ابزار دشمن هستند. اگر می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید بکنید به عنوان تریبون‌های جهانی و... این‌ها دروغ است. جلوی صحنه این آدم‌ها را می‌چینند مثل ریس سازمان ملل، مثل رئیس انرژی اتمی، اینها عروسک و مترسک هستند و اصلاً کاره‌ای نیستند. این‌ها ویترین هستند معمولاً هم می‌گردند از کشورهای یا شرق آسیا، آمریکای لاتین بگویند جهان است یک آدمکی آن جلو می‌گذارند رئیس سازمان ملل، یا رئیس اتمی یا... پشت صحنه،‌ این‌ها هیچ کاره‌اند خط قرمزها معلوم است خط سبزها معلوم است و از این قبیل. حالا این قضایای هسته‌ای که گرچه در کشور ما واقعاً هزینه داشت و صدمه‌ای خوردیم و به این آسانی‌ها جبران نمی‌شود. این بخش‌های هسته‌ای که تعطیل شد این دانشمندان هسته‌ای که بیکار شدند و آن‌ها را کنار گذاشتند بعضی‌هایشان مهاجرت کردند این‌ها صدمات کمی نبود که خوردیم منتهی چون با این وعده و رأی بعضی از مسئولین رأی آوردند باید هم به – تحلیل شخصی بنده است نمی‌گویم درست است – بالاخره نظام و رهبری باید میدان می‌داد این‌ها با این وعده به مردم رأی آوردند، که هم چرخ‌های اقتصاد بچرخد و هم چرخ‌های سانتریفیوژها، اگر این وعده عملی باشد که خیلی خوب است، باید این مجال را می‌داد. خب بعضی‌ها اِشکال می‌کنند که رهبری از اول گفت من خوش‌بین نیستند و این‌ها دروغ می‌گویند پس چرا اجازه داد این کار بشود؟ آن موقع اگر رهبری اجازه نمی‌داد می‌گفتند چرا اجازه نمی‌دهد؟ خب یک بار امتحان کنید هی از اول انقلاب مرگ بر آمریکا، مرگ بر آمریکا، مذاکره نمی‌کنیم! معامله نمی‌کنیم! خب یک بار هم مذاکره کنید. تحریم‌ها را بردارند حقوق ملت تأمین بشود ظاهراً باید این اجازه داده می‌شد که این مسیر طی شود بعد از 37 سال یک تجربه دیگری بشود نسل جدید، شرایط جدید، ببینیم آیا واقعاً آمریکا همان آمریکاست؟ یا سیر تعهدات خود هست؟ ببینیم مشکل از مرگ بر آمریکا گفتن ملت ما بوده؟ مشکل واقعاً یک سوءتفاهمی بین ما و آمریکا بوده یا مشکل واقعاً از آنطرف هست و مرگ بر آمریکا حق اوست. ببینیم چون ما پای میز مذاکره نمی‌آییم تحریم شدیم یا نه این تحریم پروژه‌ای است دائمی برای زدن این ملت برای زمین تا برای بقیه درس عبرت شود که انقلاب نکنید و بعد از انقلاب سیستم تشکیل ندهید و سی و چند سال مرگ بر آمریکا نگویید می‌خواستند ما یک درس عبرتی برای بقیه بشویم. به نظر می‌رسید یک بار باید بعد از این چند دهه یک بار آزمایش می‌شد ولو این که خوش‌بین نباشیم ولو این که خودمان بدانیم اینها دروغ می‌گویند ولی یک بار دیگر آزمایش کنیم ببینیم که واقعاً به تعهدات‌شان عمل می‌کنند؟ حق ماست که طبق همین قوانین بین‌الملل تا آخر برویم. می‌دانید در قوانین هسته‌ای کشورهایی که دارای تکنولوژی اتمی و بمب اتم هستند به کشورهای دیگری که مایل هستند دارای انرژی هسته‌ای بشوند باید کمک می‌کردند این قانون برای خیلی وقت است به شرط این که بقیه دیگر دنبال بمب اتم نروند و این‌ها فقط بمب اتم داشته باشند. این‌ها داشته باشند بقیه نداشته باشند. خب اگر بمب اتم بد است چرا شما داشته باشید اگر خوب است چرا بقیه نداشته باشند؟ این سؤال را هیچ وقت جواب ندادند اصلاً می‌گویند این سؤال را مطرح نکنید ما باید داشته باشیم و بقیه هم نباید داشته باشند. خیلی خب ما پذیرفتیم. لذا می‌گویند خلع سلاح خاورمیانه نمی‌گویند خلع سلاح جهان. تازه خلع سلاح خاورمیانه منهای اسرائیل، اسرائیل که بمب اتم به او دادید. حالا انقلاب اسلامی که هم به دلیل نظری مخالف بمب اتم است چون بمب اتم یعنی کشتن بی‌گناهان و جنایت است و هم به لحاظ عینی احتیاجی ندارد ما بدون بمب اتم انقلاب شاه را از ایران بیرون کرد، بدون بمب اتم در منطقه قدرت اول شده‌ایم. اسرائیل بمب اتم دارد و مدام عقب‌نشینی کرده و شکست خورده است. شوروی بمب اتم داشت و فروپاشید، آمریکا بمب اتم دارد و عقب می‌رود. بمب اتم یک جنایت بزرگ جنگی است و خلاف مسلّمات اسلام است مصرف آن قطعاً داشتن آن هم بعضی‌ها می‌گویند مصرف نکنیم داشته باشیم بازدارنده است اگر یک کشوری بمب اتم داشته باشد هیچ کشور دیگری جرأت نمی‌کند به او حمله کند و آن را اشغال کند ولو مصرف نکنیم. چون این را یک جایی در یک کسی غیر ایرانی‌ها و غیر مسلمان به من گفت در یکی از این دانشگاه‌های خارج از کشور، گفت چرا شما هی می‌گویید بمب اتم نمی‌خواهیم نمی‌خواهیم؟ چرا این‌ها داشته باشند شما نداشته باشید شما داشته باشید مصرف نکنید، گفتم خب بمبی را که داری مصرف نکنی به چه درد می‌خورد از مصرف آن می‌ترسند، گفت نه، بازدارنده است. هیچ کشوری نیست که بمب اتم داشته باشد و کشورهای دیگری بروند آن را اشغال کنند. حالا من این حرف را جواب دادم که اگر می‌دانند ما مصرف نمی‌کنیم بازدارنده نیست اگر قرار است ما مصرف کنیم خلاف مبانی ماست حالا من نمی‌خواهم وارد این بحث‌ها شوم می‌خواهم بگویم ما به لحاظ هسته‌ای، به لحاظ علمی، به لحاظ اقتصادی در مسائل برجام ضرر کردیم ایران به همه تعهداتش همان اول عمل کرد که در تمام دنیا می‌گویند باریک‌الله به همه آن عمل کرد آخرین بارش همین آقای انرژی اتمی به ایران آمد و گفت باریک‌الله به همه‌اش عمل کردید وفادارید بچه‌های خوبی هستید! ما بچه خوبی بودیم همان اول به همه‌اش عمل کردیم این‌ها به 80-90 درصد از تعهداتی که دادند تا همین الآن عمل نکردند خلاف آن را عمل کردند. خب حالا صدماتی خوردیم ولی شاید تجربه از جهاتی به این می‌ارزید که 1) یک بار دیگر برای کل ملت و کل جناح‌هایی که داخل حاکمیت هستند روشن بشود که این‌ها دروغ می‌گویند قرآن می‌فرماید که این‌ها «إلا و لا ذمّت» یعنی هیچ تعهد و هیچ قسم این‌ها را باور نکنید می‌گوید تا این‌ها شما از تمام اصول و عقایدتان دست نکشید و نگویید غلط کردیم این‌ها به شما رحم نمی‌کنند حتی بعدش هم رحم نمی‌کنند. 2) برای نسل جدید، بالاخره الآن 60- 70 درصد ملت کسانی هستند که نسل جدید هستند این‌ها نه انقلاب بودند، نه جنگ را دیدند، نه شاه را دیدند، آمریکا را از طریق هالیوود و سینما می‌شناسند آمریکا واقعی را که نمی‌شناسند آمریکایی که در ایران کودتا کرد، شکنجه می‌کرد، غارت می‌کرد، آموزش شکنجه در ساواک می‌داد، ناموس مردم، نفت این کشور را غارت کرد، آمریکایی که ده‌ها هزار مستشار آن بر تمام این کشور مسلط بودندو این ملت را نوکر پدری خودش می‌دانسته، این آمریکا را که این نسل جدید ندیده، این‌ها آمریکا را در فیلم‌ها و رسانه‌ها می‌بینند. خب برای این نسل و بچه‌های بعد از ما خوب بود که ببینند این‌ها چه کسانی هستند ببینند به حرف‌های صریحی که می‌زنند نه عقیده دارند و نه متلزم هستند می‌نویسند ولی عمل نمی‌کنند یک بامبولی درمی‌آورند. 3) این که دنیا یک بار دیگر دید ایران آمد از حقوق قطعی خودش گذشت و به همه تعهداتش عمل کرد این کاری که آن‌ها دارند می‌کنند حقوق‌شان نیست اضافه حقوق است و به تعهدات خودشان هم عمل نکردند. یک درس دیگر برای مسئولین و مردم و بعضی از خود ماها که هی می‌گویید این‌ها توطئه و توهم است، واقعاً توطئه‌ای در کار نیست، توهم نیست توطئه است و این توطئه‌هایی هست که پشت سر دیگری دارد اتفاق می‌افتد. تقریباً اصل همه تحریم‌هایی که بود برقرار است و تمدید شده است پول‌های ما را ندادند بلکه یک چیزهایی هم گرفتند. دیدید پارسال دو میلیارد دلار علنی برداشتند ایران گفت ما می‌رویم شکایت می‌کنیم گفت خب برو شکایت کن، 2و نیم میلیارد دلار از این پول‌ها را هنوز هیچی‌اش را به ما نداده رسماً برداشتند! میلیاردها دلار پول دیگر ما بلوکه است، و تا همین الآن پس ندادند و پس هم نمی‌دهند یک بخش کوچک آن را با یک شرط‌گذاری‌هایی که خودشان مدیریت کنند و... یعنی تقریباً کشک! تعهداتی که خودشان دادند، خط قرمزهایی که برای مسئله برجام ترسیم شده، این که کل تحریم‌های هسته‌ای و اقتصادی در آغاز فرآیند همان اول، پارسال، بدون هیچ تخفیف و بدون مرحله‌ای شدن باید برداشته شود به آن عمل نشد، حتی خیلی‌هایش مرحله‌ای هم برداشته نشد. همان موقع بحث بود که این‌ها بهانه می‌آورند که کنگره این‌طوری است ما با هم فرق می‌کنیم و این مذاکره شکست می‌خورد، بعضی‌ها گفتند این‌ها چیزی نیست خودشان بالاخره با هم کنار می‌آیند این‌ها بازی است، بله قطعاً این‌ها بازی است ولی بازی طبق میل آن‌ها انجام می‌شود نه طبق میل ما. دشمن می‌گوید من.. دیدید الآن اوباما برای داماتو چه کار کرد؟ گفت من امضاء نمی‌کنم وتو هم نمی‌کنم. یعنی چه؟ می‌دانید که کنگره تأیید می‌کند و ادامه می‌دهد یعنی عملاً گوشت را جلو گربه می‌اندازد چون خودش همان گربه است! می‌گوید من نه وتو می‌کنم نه امضاء می‌کنم، هر کار کنگره کرد، خودشان می‌دانند که کنگره چه کار می‌کند و کرده است! بازی. شما به عنوان حاکمیت آمریکا تعهد دادید بعد این یک قانون آمریکایی نیست این یک قرارداد و قانون جهانی بود 1+5 بود، سازمان انرژی اتمی بود، سازمان ملل بود مگر می‌توانید زیر آن بزنید؟ می‌گوید بله می‌توانم و زیر آن می‌زنم می‌خواهید چه کار کنید؟ حرفی که الآن ما می‌توانیم بزنیم این است بی‌تربیت این کار را نکن! سیاست بین‌الملل این‌طوری با بی‌تربیتی است او هم می‌گوید باشد سعی می‌کنم باتربیت بشوم چندهزار میلیارد دلار دیگر شما را هم بالا بکشم! قرار بود در روز تصویب تمام تحریم‌های هسته‌ای سازمان ملل برداشته شود و تمام ابلاغیه‌های تحریمی اتحادیه اروپا و آمریکا و تمام مصوبات برداشته بشود در رابطه با مسائل هسته‌ای و حتی بخشی از غیر هسته‌ای را هم تعهد دادند عمل نشد. ایران تمام تعهداتش همان اول عمل کرد روی زمین، این‌ها تمام تعهدات‌شان روی کاغذ ماند و روی زمین اتفاقی نیفتاد. مصوبه کنگره برای لغو تحریم‌ها در برابر تصویب نهایی پروتکل به مجلس متناظر بود باید همزمان انجام می‌شد امتیازهایی که به طرف مقابل دادیم باید در چارچوب این بررسی می‌شد که داده‌ها و ستانده‌ها چقدر با هم می‌خوانند هیچ کدام از این کارها انجام نشد موانع بر سر معاملات نفتی پولش هنوز هم به ایران نمی‌آید. خیلی خب حالا این کارها را کردیم معلوم شد آمریکا بی‌تربیت هست، هزینه‌ای دادیم، صدماتی خوردیم، در دنیا در این‌طوری تلقی شد که ایران کوتاه آمد، الآن دیگر وقت این نیست که بگوییم دیدید ما گفتیم، الآن باید این را گفت و باید تجربه شود ما بعد از 37 سال یک بار دیگر آمریکا را تجربه کردیم گفتیم این بحث مرگ بر آمریکا و شعارهای ایدئولوژیک و اسلامی و انقلابی است، این یک معامله اقتصادی اتمی است ما گذاشتیم روی میز بفرمایید همه چیز تا اندرونی کشور، تحت کنترل است بیایید همه جا را بازرسی کنید خودشان هم می‌گویند بله شما راست می‌گویید هیچ کار خلاف تعهدتان انجام ندادید. خب شما چی؟ این آمریکای واقعی است آن آمریکایی که بعضی‌ها می‌گویند و می‌گفتند و هنوز هم می‌گویند و بیشتر قبلاً می‌گفتند که باید مذاکره داشت، رابطه داشت، مرگ بر آمریکا نگوییم آن آمریکای رؤیایی است آن آمریکای روی کاغذ بود. نمونه دیگرش همین اتفاقاتی که در سوریه در قضیه حلب افتاد، مگر این آمریکا و غرب نبودند که به بهانه مبارزه با القاعده و تروریزم حمله کردند و دوتا کشور مسلمان را به خاک و خون کشیدند و اشغال کردند مگر نمی‌گفتند ما برای امنیت آمریکا در جواب 11 سپتامبر باید به عراق و افغانستان برویم دوتا ملت را به خاک و خون کشیدند بهانه‌شان القاعده بود الآن شعبه‌های القاعده، و افراطی‌تر از القاعده، القاعده به داعش شرف داشت این النصره خودش صریحاً می‌گوید شعبه القاعده است. داعش می‌گوید القاعده سوسول است! داعش آن طرف القاعده است.الآن در همین سوریه، همین آمریکا و غرب و اسرائیل، همه‌شان پشت داعش و النصره ایستادند. آمریکاشناسی‌مان را کامل کنیم این یک غرب‌شناسی تجربی بود و هست. این‌ها مگر همان‌ها نیستند مگر این‌ها همان‌هایی نیستند که این‌ها آمدند برج‌های دوقلو را در نیویورک زدند و در آمریکا حمله شد و دو سه هزار آمریکایی کشته شد و به انتقام رفتید ملت‌های بی‌گناه مظلوم افغانستان و عراق را به خاک و خون کشیدید و در این 10-15 سال یک و نیم میلیون در این دو کشور کشته شد. میلیون‌ها نفر آواره شدند و میلیون‌ها نفر معلول شدند صدها هزار خانه و شهر و روستا خراب شد و بعد هم جنگ داخلی و هرج و مرج و تروریزم که تا همین الآن هم امنیت ندارند مگر شما به بهانه مبارزه با این‌ها به این دوتا کشور حمله نکردید در حالی که دروغ بود در عراق، در افغانستان هم به این‌هایی که شما حمله کردید القاعده نبود، اصلاً القاعده را چه کسی ساخت؟ خود آمریکا و غرب و به کمک انگلیس و آل سعود و پاکستان القاعده را علیه شوروی ساختند وقتی که افغانستان را اشغال کرده بود، منتهی بعد گفتند حالا این را از دست ندهیم چون چیز خوبی درست شد و برای جنگ داخلی بین مسلمین به درد می‌خورد و آن را به جاهای مختلف کشاندند. این‌ها همان‌ها هستند که تمام اسلحه‌شان را دارند از شما می‌گیرند توی سوریه و عراق، میلیاردها پول به آن‌ها دادید، سلاح‌های ضدهواپیمای دوش‌پرتاب، این‌ها مهم‌ترین سلاح‌ها هست یعنی مثل آر.پی.جی روی شانه‌ات می‌گذاری و با آن هواپیما می‌زنی، آخرین سلاح‌هایتان را به این‌ها دادید، چند سال پشت پرده پول دادید و حالا علنی حمایت می‌کنید. در حلب، این‌ها بودند که محاصره شدند و با تاکتیک‌های جنگی بچه‌های ما و نیروهای مردمی و ارتش سوریه، خب حلب را که فکر می‌کردند اصلاً سقوط نمی‌کند و یک دژ سقوط نکردنی است، سقوط کرد باور نمی‌کردند روزی که حلب آزاد شد در رسانه‌های جهانی بروید ببینید یک روضه‌هایی خواندند جنایت جنگی شده، عکس و فیلم جعل می‌کنند فتوشاپ می‌کنند، دارند روضه می‌خوانند و برای تروریست‌ها و تیپ‌های داعش دارند غصه می‌خورند! می‌خواهم بگویم این‌ها چقدر صادق هستند و پیمان سرشان می‌شود در سیاست جهانی این است. شما به بهانه زدن، اول این‌ها را علیه روس‌ها شوروی کمونیست‌ها ساختید و بعد علیه ایران و خواستید با این‌ها جنگ شیعه و سنی راه بیندازید خب بعد ادعا کردید این‌ها آمدند به نیویورک حمله کردند به اسم مبارزه همین‌هایی که خودتان ساختید افغانستان و عراق را نابود کردید، بعد حالا باز به دست همین‌ها سوریه را نابود کردید و از این‌ها حمایت می‌کنید. این آمریکاشناسی و غرب‌شناسی را اگر می‌خواهید داشته باشید تجربی نگاه کنید به صحنه و کف جامعه جهانی و ببینید دارند چه کار می‌کنند؟ از این عهدشکنی‌ها زیاد است. نمونه‌های داخلی آن را هسته‌ای مثال زدیم و نمونه خارجی آن را هم همین قضایای سوریه. اصلاً نیرویی که دارد در زمین می‌جنگد با مردم سوریه و عراق همین نیروهایی است که این‌ها دارند کمکش می‌کنند این‌ها همان‌هایی است که می‌گفتند تروریست هستند تروریزم در سوریه و عراق و پاکستان و ایران خوب است در اروپا و آمریکا خوب نیست. حالا دیگر فرصت نیست من راجع به برجام آورده بودم بعضی از چیزهای آن را عرض کنم.

یک نکته‌ای می‌خواهم عرض کنم که مسئله، فراتر از برجام است. مسئله اصلی این‌ها نه دین است نه ایدئولوژی است، نه تشیع است، نه سنی است نه اسلام و نه انقلاب است، هیچی نیست، مسئله اصلی‌شان تسلط بر جهان است، هدف اصلی‌شان تسلط بر اقتصاد منطقه و جهان است، تسلط فرهنگی و نظامی و سیاسی هم تعقیب می‌شود به عنوان مقدمه‌ای برای این تسلط اقتصادی، هدف این است. پروژه این‌ها برای الآن نیست این‌ها از حدود 100- 200 سال پیش که وارد کشورهای اسلامی شدند و اشغال کردند بخصوص 100 سال پیش از جنگ اول بین‌الملل اروپایی خیلی قوی شد که دژهای دفاعی جهان اسلام شکست، آخرین آن‌ها عثمانی‌ها بودند و بخصوص از بین‌الملل دوم به بعد که آمریکا هم در جهان وارد عرصه شد، چون خود اروپایی‌ها در جنگ بین‌الملل حساب همدیگر را رسیده بودند و ضعیف شده بودند ده‌ها میلیون کشته، برنده اصلی جنگ اول و دوم بین‌الملل غرب آمریکا بود چون در جنگ صدمه نخورد و تازه نفس وارد عرصه شد. آمریکا بعد از جنگ اول، بخصوص بعد از جنگ دوم ابرقدرت شد یعنی برای همین 70- 80 سال اخیر است قبل از آن آمریکا ابرقدرت نبود. اوج قدرت او هم مربوط به دهه‌های قبل است. آمریکا بعد از انقلاب ما مدام دارد تضعیف می‌شود. در منطقه و در جهان اسلام که به کلی تضعیف شد شوروی بلوک شرق بعد از انقلاب ما سقوط کرد و بلوک غرب هم به شدت ضعیف شد. این آمریکا و غرب که آن آمریکای 30 سال پیش نیست آمریکای 30 سال پیش هر کاری می‌خواستند می‌کردند الآن هیچ کاری نمی‌توانند بکنند الآن آمریکا و غرب دیگر هیچ کشور اسلامی را نمی‌توانند اشغال کنند و در آن مستقر بشوند و بمانند خب عراق و افغانستان را هم انقلاب اسلامی نگذاشت که در دست آمریکا بماند عملاً مجبور شدند دم‌شان را روی کول‌شان بگذارند و بروند ولی تخریب می‌کنند. آمریکا و غرب قطعاً ضعیف شده است ما قوی شدیم، امروز ابرقدرت منطقه ایران است بدون مشارکت مستشاران ما، آزاد نمی‌شد، کل سوریه و عراق سقوط می‌کرد هم بشاراسد در سوریه گفت و هم مقامات عراقی گفتند اگر کمک استراتژیک ایران نبود بچه‌های جنگ ما نبود، عراق و سوریه هر دو سال‌ها پیش سقوط کرده بودند سوریه و عراق آزاد می‌شوند لبنان میشل‌اون که آمد رأی آورد این متحد حزب‌الله بود عربستان نمی‌گذارد در لبنان دولت تشکیل شود خب این‌ها می‌بینند که پروژه انقلاب اسلامی موفق شد آنجا به لحاظ سیاسی، این‌جا به لحاظ نظامی و در یمن، انقلاب اسلامی دارد پیروز می‌شود همه این‌ها همه دنیا یک طرف هستند ولی این طرف ما. ولی حواس‌تان باشد این‌ها اولی که به کشورهای اسلامی آمدند ما فعلاً به ایران خودمان کار داریم هدف اصلی‌شان تسلط بر اقتصاد این کشور بوده است. ببینید هرکس در اقتصاد یک کشور مسلط شود به سیاست و فرهنگ و دین و خانواده و رسانه‌هایش و دانشگاه‌هایش و مدرسه‌هایش و همه چیز مسلط می‌شود. آن جنگ پنهان اقتصادی که اسم آن جنگ نبود ولی از جنگ بدتر بود از اواخر قاجار شروع شد و زمان پهلوی در ایران بطور کامل اجرا شد و اقتصاد کشور را نابود کردند. ایران قبل از پهلوی و قبل از اواخر قاجار اقتصاد تولیدی داشت. ایران در اغلب محصولات کشاورزی به کشورهای همسایه‌اش صادرکننده بود فقط یک خراسان ما کل گندم ایران را می‌داد در همه چیز به وارد کننده و مصرف کننده تبدیل شد. چرا؟ چون یکی از پروژه‌های این‌ها در کشورهایی مثل ما این بود که باید اقتصادشان تک‌محصولی و وابسته باشد و این پروژه انجام شد. این تحریم‌های اقتصادی و بانکی هم بهانه‌اش هسته‌ای بود ولی یکی از اهدافش که از قبل هم تعقیب می‌شده همین است. متأسفانه یک جاهایی هم ضعف و بی‌عرضگی ما در یک مراحلی به این پروژه کمک کرد. مخصوصاً این‌جا که نفت داشتیم. نفت یعنی مال مفت، ما اگر نفت نداشتیم با این تنبلی که جزو ملت‌های شریف تنبل هستیم! با این تنبلی که ما داریم اگر نفت نبود به شما می‌گفتم چه خبر بود؟ با این همه منابع و این همه استعداد یکی از کشورهای فقیر جهان بودیم. چون نه نظم، نه نظارت، نه پرکاری و تلاش، جا نیفتاده است ملت ما جزو ملت‌های کم تولید و پرمصرف جهان است ما به لحاظ کار، جزو ملت تنبل جهان هستیم چون مال مفت داریم، یک علت آن نفت بوده، بچه پولداری که می‌گوید من چه کار بکنم چه نکنم، چه درست اقتصادی کار بکنم چه نکنم، چه چک‌های من برگشت بخورد چه نخورد جیب بابا که هست! ما الآن این‌طوری هستیم نفت که هست! این نفت کاری کرد که ما می‌توانستیم از آن استفاده مثبت بکنیم ولی عملاً در این صد سال اخیر پوششی برای تنبلی‌ها و بی‌نظمی‌ها و بی‌عرضگی‌های ما شد. نفت هست. آن‌ها هم کمک کردند که ما با یک اقتصاد تک‌محصولی آن هم فقط نفت، آن هم نه فقط فرآورده‌های نفتی، نفت خام، بیاوریم بیرون صادر کنیم. بانک جهانی که آن سیستم اقتصادی جهان، صندوق بین‌المللی پول، بانک جهانی، این‌ها هم عین این قضایای انرژی هسته‌ای و حقوق بشر هستند، صددرصد در اختیار این‌ها و در جهت سیاست‌های این‌هاست. بانک جهانی کلاً در اختیار همین چندتا کشور است. یک جوری در کشورهای دیگر برنامه‌ریزی می‌کنند که اقتصادشان فقط تک محصولی باشد حالا غیر از چندتا کشورهای خاص صنعتی که خودشان هستند ایرانی که صادرات کشاورزی داشت قبل از این که پهلوی بیاید در دوران استعمار قدیم به یک شکل و در دوران جدید به یک شکل دیگر. دوم این که این‌ها بشوند بازار مصرف کننده کالاهای غربی. آن‌ها هجوم بیاورند از این‌جا کالاهای خام برود و از آن‌جاها هم کالاهای مصرفی به درد نخور بیاید حتی ما در کشاورزی اگر قرار است کاری بکنیم باید مواد خام کشاورزی تولید کنیم. اواخر قاجار اول انگیسی‌ها بودند بعداً آمریکایی‌ها هم آمدند. انگلیس‌ها اغلب کارخانه‌های تولید پنبه را در کشور ورشکست کردند و به کارگاه‌های تجارت تریاک تبدیل کردند. - این را بروید بخوانید – بازاری‌های قدیمی شهرهای بزرگ مثل تهران، اصفهان، مشهد، تبریز، اهواز، حتی بعضی از این‌ها که تولید داخلی را صادر می‌کردند انگلیسی‌ها بعد از این‌ها را ترور کردند و کشتند تا بازار وابسته بشود بعضی از این‌ها را خریدند، بعضی‌ها را ورشکست کردند و بعضی‌ها را گفتند تو چقدر سود می‌بری؟ این قدر؟ انگلیسی‌ها گفتند ما دو برابر سود می‌دهیم به جای این محصولات بیایید تریاک تولید کنید. نصف این کارخانه‌های بزرگ مشهور شهرهای اصلی را آخرهای قاجار انگلیسی‌ها به تاجر تریاک تبدیل کردند اصلاً مردم ایران نمی‌دانستند تریاک چیست. تجارت تریاک، مصرف تریاک، جنگ تریاک. انگلیسی‌ها جنگ تریاک را در چین تا ایران انجام دادند و حتی به مردم که می‌دادند با قیمت مفت می‌گفت مصرف کند و هرکس آن ته‌مانده تریاک شیره‌اش را بیاورد سوخته‌اش را بیاورد مصرف بعدی‌اش را مجانی به او می‌دهیم یعنی برای گسترش اعتیاد تشویق می‌کردند! تا چند سال گفتند ضرر می‌کنیم بعد استفاده آن جبران شد. خب انگلیسی‌ها بازار ما را از این‌جا شروع کردند بعد که آمریکایی‌ها آمدند همین‌طور به شکل دیگری. قدرت تولید را در کشاورزی و صنعت و تولید علم را از ملت‌ها گرفتند به آن‌ها حالی کنید که شما نمی‌توانید اگر می‌خواهید اقتصادتان رشد کند باید به ما وابسته بشوید باید با ما کار کنید و تسلیم ما شوید. خب حالا تسلیم؟ کو اقتصاد؟ مگر این کشورهایی که نوکر شما هستند اقتصادشان پیشرفت کرده است؟ ایران زمان شاه چه چیزی را تولید می‌کرد؟ همه‌اش مونتاژ و واردات بود. چندتا اختراع در دانشگاه‌های ایران است که در دست شما بود، چندتا اختراع ثبت شد؟ کدام رشد علم؟ کدام رشد اقتصاد؟ الآن مصر نوکر صددرصد شماست 40 درصد ملت زیر خط فقر هستند میلیون‌ها نفر کنار خیابان زندگی می‌کنن در قبرستان‌ها زادو ولد می‌کنند. کدام کشور در برابر شما تسلیم شد و اقتصاد و علم‌شان برای خودشان پیشرفت کرد؟ مستقل؟ بله بدون استقلال می‌شود، مگر ژاپن، کره جنوبی، آلمان این‌ها مستقل نیستند و ارتش مستقل ندارند بعد از جنگ صددرصد قانون اساسی‌شان را آمریکا نوشت و بر آن‌ها مسلط است اجازه ندارند کوچکترین تصمیمی برای خودشان بگیرند. بله، آن‌ها هم جزئی از خاک آمریکاست و باید برای سرمایه‌دارها کار کند ولی به کدام کشور اجازه دادند؟ بانک‌های استعماری از همان اولی که آمد در ایران، بانک استعماری آمد، بانک ایران و انگلیس، بانک استقراض روس، در مدت کوتاهی تمام فعالیت‌های مالی ایران را کنترل کردند و یکسری وام‌های کنترل شده به بعضی از تاجران و شاهان و درباریان و حاکمان دادند و کل اقتصاد کشور را تحت سلطه گرفتند بعد ابلاغ می‌کردند که چه کارهای اقتصادی باید تعطیل و فلج شود و چه کارهای اقتصادی باید بکنید؟ مواد خام چه صادر شود و بعد هم که نفت آمد چه چیزی را باید وارد کنید. حتی از نفت فرآورده‌های نفتی تولید نکن، خود نفت خام! بعد استعمار نو به یک شکلی آمد، بعد استعمار فرانو به اصطلاحات مدل‌های امروزی آمد، کمپانی‌های چندملیتی، شرکت‌های سرمایه‌داری صهیونیستی چندملیتی آمد نهادهای به اصطلاح بین‌المللی در حوزه اقتصاد، مثل صندوق بین‌الملل پول، مثل بانک جهانی، مثل سازمان تجارت جهانی آمد که کلاً نبض اقتصاد کشورهای دیگر را باید کنترل کنند و عملاً غارت سیستماتیک کل جهان. این مطالعاتی که بعضی‌ها در حوزه جنگ نرم کردند و آماری را آوردند این عبارتش را من عرض کنم. مقاله‌ای دارد «دیویدسون بت‌هو» به نام "صندوق بین‌الملل پول، بانک جهانی، غارت و ویرانی جهان سوم" می‌گوید: تقریباً در هر کشوری که صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی وارد شدند و کار کردند نتیجة آن: 1) انهدام کشاورزی آن کشور، ظهور تعداد زیاد کشاورز بی‌زمین و زمین بی‌کشاورز. 2) فلج شدن صادرات. 3) فعال شدن واردات. آن هم واردات کالاهای مصرفی نه وارد کردن چیزهایی که به درد ملت‌ها بخورد. 4) کاهش جدی هزینه‌های اجتماعی بخصوص بهداشت و آموزش، آنچه که ملت‌ها احتیاج دارند ضعیف می‌شود و آنچه که به نفع منافع غرب است آن‌ها بیشتر محور اقتصاد بشود و خود کمیسیون اقتصادی سازمان ملل برای آفریقا به عنوان نمونه می‌گوید که با برنامه‌های ما یعنی بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول هزینه‌های بهداشتی در آفریقا، یعنی چیزهایی که مردم واقعاً به آن احتیاج داشتند در دهه 80 میلادی یعنی 30 پیش آن دهه، 50 درصد کم شد نصف شد هزینه‌های آموزشی هم به ربع خودش رسید و در تمام کشورهای دیگر در آسیا و آمریکا و آفریقای لاتین ما از طریق سرمایه‌داری غرب از طرف نهادهای به اصطلاح بی‌طرف بین‌المللی اقتصادی همین کار را کرد. بعد یک چیزی که به شماها مربوط می‌شود می‌گوید فضای این کشورها را به لحاظ اقتصادی ناامین کنی این سرریز در فضای اجتماعی می‌شود یعنی وقت پول نداری دعوا بین زن و شوهر راه می‌افتد، بچه‌هایت بیکار می‌شوند سراغ مواد و دزدی می‌رود، تنش اقتصادی، ترجمه به تنش اجتماعی می‌شود، مابه‌ازای اجتماعی پیدا می‌کند و جامعه ناامن می‌شود تولیدکننده می‌ترسد، سرمایه‌گذار منقبضی عمل می‌کند و سرمایه‌اش را فراری می‌دهد بعد کم‌کم همه احساس می‌کنند و به افکار عمومی منتقل می‌شود بعد می‌گویند نمی‌شود بعد از آن‌ها می‌پرسیم چرا نمی‌شود؟ می‌گویند چون گفتیم مرگ بر آمریکا! نه آقا، درود بر آمریکا هم بگو، روی کفش او بیفت و کفش او را لیس بزن، از این بدتر می‌کنند! مگر آن زمانی که تسلیم مطلق این‌ها بوده با ایران چه کردند؟ آخرهای قاجار و زمان پهلوی چه گلی به سر ایران زدند؟ الآن کشورهایی که وابسته به این‌ها هستند مگر چه کار کردند؟ کدام‌شان اقتصاد تولیدی فعال دارند؟ هیچ کدام‌شان. حالا چارتا حکومت قوزبیت نفتی این منطقه را شما نگاه کنید مگر این‌ها اقتصاد دارند؟ پول مفت نفت دادند برایشان پاساژ ساختند، پاساژشان را هم خودشان نساختند آن‌ها ساختند جنس‌هایش را هم آن‌ها آوردند، آب و غذا و لباس و همه چیز هم وارد می‌کنند. یک وقتی این آمریکایی‌ها گفتند اگر ما یک وقتی خواستیم این کشورهای عربی را کنترل کنیم اصلاً احتیاج به جنگ نیست یک هفته فقط بندرها و فرودگاه‌هایشان را ببندیم این‌ها خودشان از گرسنگی و تشنگی چهاردست و پا می‌آیند و عذرخواهی می‌کنند! همه چیزشان را دارند وارد می‌کنند، کدام اقتصاد؟ کدام تولید؟ کدام تولید علم؟ تولید صنعت و تولید کشاورزی؟ اقتصاد یعنی تولید، تولید کشاورزی، تولید صنعتی، تولید علم، انقلاب برای این شده ما می‌توانیم و باید تولید کنیم. ارتباط جهانی داشته باشیم ولی وابستگی و التماس نه. ارتباط غیر از التماس است. بعضی‌ها می‌گویند التماس کنیم این‌ها رحم‌شان می‌آید! خب قبل از ما و قبل از انقلاب همه‌اش التماس بود و تسلیم بود. چه آمد؟ در این 37 سال هم که بعضی‌ها التماس کردند، چه دیدید؟ چی توی دست‌تان گذاشتند؟ شما که بعضی‌ها نگاه‌های ماتریالیستی دارید و می‌گویید شعار باد هواست، شعار باد هواست، اقتصاد، مشت پرکن است! خب مشت‌هایتان را نشان دهید ببینیم در آن‌ها چیست؟ پر از هواست، پر از خالی است. تا وقتی که اقتصاد اُپکی و نفتی را در این کشور ادامه دهیم وضع همین است. تا وقتی کشور تمام قد پشت تولیدکننده صنعتی وکشاورزی و تولیدکننده علم نایستد،‌ بانک و بیمه‌اش و گمرک و پلیس و دادگاه، تا همه نروند پشت تولیدکننده نایستند ما همین‌طور آسیب‌پذیر خواهیم بود سرنوشت اقتصاد ما وابسته شده و به اپک مانده، و قیمت‌گذاری نفت هم دست ما نیست، یعنی یک ملتی با این عظمت، اقتصاد و مسائل کشورش، حتی خرج روزش، ساختن زیربناهای کشورش وابسته به یک عاملی شده که اصلاً در اختیار ما نیست شما دیدید قیمت نفت بالای صد دلار رسید، به 110- 120 دلار رسید که بعضی از مسئولین اجرایی آن موقع ایران گفتند دیگر از 100 دلار نفت پایین‌تر نمی‌آید! در همین اواخر دوباره به 20 و چنددلار هم رسید! اتفاقاً یک وقتی صهیونیست‌ها و استراتژیست‌های آمریکا گفته بودند تا قیمت نفت 70 دلار به بالاست تحریم‌های ما فایده‌ای ندارد ایران را آزار می‌دهد اما به زانو درنمی‌آورد. این‌ها جرأت می‌کنند بگویند هلوکاست و اسرائیل و آمریکا، قیمت نفت را باید به زیر 25 دلار برسانیم تا دیگر این‌ها شعار ندهند. این‌ها جزو پروژه‌هایشان بود و این کار را کردند ولیکن مشکل اصلی ما قیمت نفت نیست مشکل اصلی این است که در داخل امنیت اقتصادی برای تولید کننده که واقعاً تولید کننده است و برای مصرف کننده متعارف عمومی، بطور متعادل برقرار شود. دیگر این که پروژه دیگرشان این بود که نگذارند روابط اقتصادی دور از کنترل آن‌ها بین منطقه و کشورهای دیگر شکل بگیرد این هم یکی از برنامه‌هایشان بود. یعنی می‌گویند باید طوری اقتصاد همه کشورها را به اقتصاد چندتا کشور سرمایه‌دار استعمار گره بزنیم و اجازه ندهیم روابط اقتصادی منطقه‌ای خارج از سیستم غرب مستقلاً شکل بگیرد اگر هم هست این باید صوری باشد. مثلاً بگویند اقتصادی اتحادیه کشورهای عرب، اقتصادی شرق آسیا، اقتصادی جنوب آفریقا، اگر هم است آن هست و مستقل از غرب تشکیل شد این‌ها باید طوری در کلاف اقتصاد ما قرار بگیرند و جرأت و قدرت این را داشته باشند که واقعاً مستقل از ما خودشان با هم معامله کنند یا با واحد پول خودشان معامله کنند. چرا واحد پول همه معاملات دنیا دلار؟ مثل این که مثل این می‌ماند که ‌یک کشور بگوید همه‌تان باید با پول من با همدیگر معامله کنید! خودتان با همدیگر باید به زبان من با همدیگر صحبت کنید! زبان رسمی باید انگلیسی و آمریکایی باشد. برای چی؟ حالا از الآن 7-8 سال است الحمدلله یک موجی ایجاد شده که ایران هم نقش داشت، الآن هم چین، روسیه، و کشورهای دیگر هم دارند به آن ملحق می‌شوند و این خیلی مهم است. چون الآن چین، غول اصلی اقتصاد جهان شده است، الآن دارند این بحث رایج می‌شود که ما کشورهای دیگر خودمان با پول خودمان با همدیگر معامله می‌کنیم نه با دلار! این آغاز فروپاشی دلار خواهد بود چون دلار بدون پشتوانه الکی دارد در تمام دنیا چاپ می‌شود و هرجا معامله می‌شود عملاً یک سودی به جیب مرکز دلار می‌رود دارد نان اعتبارش را می‌خورد. آمریکا ورشکسته‌ترین کشور جهان است. می‌دانید چند هزار میلیارد دلار بدهی دارد؟ اقتصاد آمریکا یکی روی جنگ‌های جهان و جنگ راه انداختن است و یکی استفاده از این اعتبار قلابی که در این 70- 80 سال به دست آورده است. آمریکا 200 و چند سال است تشکیل شده و 200 و چندتا جنگ راه انداخته است! اصلاً اقتصاد این‌ها با جنگ و اشغالگری می‌گذرد. همین الآن هم هرچی جنگ در دنیا هست این‌ها هستند. جنگ‌طلب‌ترین، مرکز خشونت و پمپاژ خشونت در جهان هستند. حالا هم این تروریزم وهابی در دنیا که آن‌ها علیه آن حرف زدند و به نفع آن دارند عمل می‌کنند. خب این هم یک مسئله که می‌گویند حتی کشورهای دیگر خودشان با هم مبادلات می‌کنند باید با دلار باشد، باید از طریق ما باشد و یک باجی هم به ما بدهند. شما می‌دانید در همین اواخر، ایران بیشتر از این که... نمی‌دانم چرا مسئولین ما این‌طوری هستند بودند و هستند قبل و بعد! که خب چرا این همه امکانات اقتصادی در همین منطقه، همسایگان‌مان، جاهای دیگر دنیا هست اصلاً سراغ این‌ها نمی‌روید مطالعه و بررسی‌، این‌قدر می‌شود با همین‌ها می‌شود اقتصاد این کشور را زیر رو کرد، هیچی، تنبلی، رهایی، ول کردن، اعتماد مطلق به اقتصاد غرب، همه‌اش چشم‌ها به این با آمریکا، انگلیس، فرانسه، ایتالیا، G8 فقط با این‌ها، خب این‌ها که بیشتر به فکر منافع خودشان هستند تا منافع تو، اصلاً به فکر منافع تو نیستند. ما اگر عرضه داشته باشیم از همین منطقه خودمان بدون نفت، اقتصاد کشور را ده برابر می‌توانیم شکوفا کنیم. این‌قدر چیزهایی داریم که کشورهای همسایه‌مان احتیاج دارند این‌قدر آن‌ها چیزهایی دارند که ما احتیاج داریم. همین الآن صادراتی که ما به عراق داشتیم، عراقی که جنگزده بود و کسی به عنوان اقتصادی به عراق نگاه نمی‌کرد، بخشی از اقتصاد را فعال کرد. صادرات ایران به همین افغانستان و عراق که هیچ کس به این‌ها امید اقتصادی نداشته، چقدر می‌شود کار کرد، به شرطی که نگاه‌تان را از قبله غرب بردارید. منتهی بعضی از مسئولین ما همچنان قبله‌شان آن طرف است! شخصاً مسلمان هستند دلسوز انقلاب و دلسوز ایران هستند، قلب‌ها آن طرف است فکر می‌کنند هرچه هست آن طرف است. اقتصادتان هم می‌خواهد رشد کند باید به آن طرف توجه داشته باشیم. ما مبادلات تجاری‌مان با کشورهای غیر غربی هست ولی باز کشورهایی معامله می‌کنیم که معمولاً واسطه هستند برای وارد کردن محصولات کشورهای سرمایه‌داری به ما، یعنی آن‌ها باز به عنوان واسطه مصرف می‌شوند و آن نکته آخر؛ ایجاد ناامنی و نابسامانی و مشکلات اقتصادی در کشورهاست از جمله ما. بالاخره ببینید حدود 80-90 درصد فن‌آوری و تکنولوژی و صنعت جهانی و سرمایه جهان در اختیار کمتر از 20 درصد جهان است که اکثرشان هم جزو همان 7-8 کشور G8 هستند یعنی بیش از 80 درصد جمعیت جهان از کمتر از 20 درصد، 17- 18 درصد ثروت جهان و کمتر از 10-12 درصد صنعت و تکنولوژی و علم جهان دارند استفاده می‌کنند یک بی‌عدالتی کامل. آن وقت آن‌هایی که دارند استفاده می‌کنند عمدتاً از امکانات این ملت‌هایی است که ضعیف‌تر هستند دارند استفاده می‌کنند. مثل کَنه به این‌ها چسبیدند، انگل، خون این‌ها را می‌مکند و این‌ها بیشتر کار می‌کنند و آن‌ها بیشتر می‌خورند. این وضعیت اقتصاد جهانی است از قبل هم این‌طور بوده الآن هم هست، اسم آن را جهانی‌سازی اقتصاد می‌گذارند اما در واقع از این نهادها هم به عنوان یک سپر امنیتی استفاده می‌کنند قدرت تهاجم اقتصادی و غیر اقتصادی به کشورهای دیگر داشته باشند و بتوانند آن‌ها را کنترل کنند. آمدند یکسری ساختارهای جهانی ظاهراً بی طرف ایجاد کردند که این تفوق اقتصادی‌شان را در دنیا در این که 200 سال حداقل شروع شده حفظ کنند و ادامه بدهند. حالا یک ضرباتی خوردند بخصوص این که چین و روسیه، هند، شرق، حساب اقتصادی‌شان را تا حدودی دارند از غرب جدا می‌کنند، و این یک اتفاق نسبتاً جدید است نه بنیاداً جدید ولی نسبتاً جدید است تا بعد ببینیم چه می‌شود؟ ولی عملاً هدف‌شان این است که نبض اقتصاد همه جهان و همه کشورهای جهان به شکلی در اختیار این‌ها اگر باشد نبض سیاست و فرهنگ شان در کنترل این‌ها خواهد بود با همین ساختارهای به اصطلاح بین‌المللی اقتصادی عملاً تجارت جهانی باید کنترل بشود، انحصاری بشود، این کارتل‌های اقتصادی جهان که همین دیکتاتوری کارتل‌ها – که کتاب‌هایی در همین حوزه هست اگر دوستان ببینند – که واقعاً 10- 20 تا کارتل و تراست و شرکت‌های جهانی هستند که دارند همچنان جهان را کنترل می‌کنند. می‌دانید همین آمریکا اسمش آمریکاست ما با یک دولت و کشوری به نام آمریکا مواجه نیستیم با 30- 40 تا کارتل و تراست مواجه هستیم یعنی 30-40 تا کمپانی میلیاردی صهیونیستی‌اند که این‌ها پشت صحنه هستند و رئیس جمهور آمریکا آدم این‌هاست کنگره‌ها آدم‌های این‌ها هستند قوه قضائیه‌شان آدم‌های این‌ها هستند، ارتش و پنتاگون برای این‌هاست، رسانه‌ها در اختیار این‌هاست. 30- 40تا کمپانی هستند مجموع آدم‌های اصلی‌شان شاید هزار نفر هم نیستند. این‌ها دارند بر آمریکا حکومت می‌کنند و غالباً صهیونیست و به اسم آمریکا بر غرب، و به اسم غرب بر جهان تسلط دارند. واقعیت این است. بعضی‌ها فکر می‌کنند آمریکا یک دولتی دارد واقعاً افراد آن با دموکراسی هستند، ‌اصلاً این خبرها نیست، جنگ هم نیست یک رقابتی بین این کمپانی‌هاست که هر بار یکی‌شان سهم بیشتری برمی‌دارد بقیه کنار سفره‌اش می‌نشینند تا باز آن کمپانی‌ها بالا بیایند و این‌ها پایین بروند مسئله این است. برای کمپانی پول مهم است. ارتش آمریکا ارتش رسمی نیست یونیفرم دارند این‌ها اغلب پول می‌گیرند و مزدور هستند و اتفاقاً سربازانی را که خط مقدم می‌فرستادند اغلب غیر آمریکایی بودند. مثلاً این جوان‌های فقیر مکزیک، جاهای مختلف، یا کسانی که گرین‌کارت می‌خواستند و می‌خواستند بروند تبعه آمریکا بشوند یا بچه‌های سیاه‌ها یا سفیدهای خیلی فقیر، این‌ها را جلو می‌فرستند این سرباز آمریکایی بدبخت او هم قربانی این کارتل‌هاست. این بچه سرمایه‌دارهای سفیدپوست که اروپایی و آمریکایی مگر بچه‌هایشان را جبهه می‌فرستند یا خودشان مگر می‌آیند؟ این‌ها یونیفرم است، این‌ها شرکت هستند. خودشان هم می‌گویند یکسری شرکت‌ها و کمپانی‌هایی هستند که قرارداد می‌نویسند. مثلاً کمپانی بازجویی، کمپانی شکنجه، کمپانی‌هایی برای کودتا، کمپانی‌هایی برای ترور، کمپانی‌هایی برای بمباران، این‌طوری‌اند. اسم‌های قشنگ می‌گذارند! حقوق بشر! تجارت جهانی! اقتصاد جهانی! بانک جهانی! در واقع به اسم این که می‌خواهیم اقتصاد را جهانی کنیم نابسامانی‌های اقتصادی در کشورهای دیگر بوجود می‌آورند، وابستگی بوجود می‌آورند، مانع‌تراشی، جلوی رشد اقتصادی‌شان، با تحریم، با فشار، و عملاً طوری برنامه ریزی کنند که همه باید طبق برنامه ما و در پروژه ما حرکت کنید چهارچوب برنامه‌های اقتصادی‌تان را بر اساس برنامه‌هایی که ما تنظیم کردیم باید بچینید حالا اگر شد به زور، و اگر نشد به اسم اقتصاد علمی، اقتصاد جهانی، جهانی شدن، بانک جهانی، سازمان بین‌الملل پول. خب وقتی کشوری یا منطقه‌ای نبض اقتصاد آن دست دو – سه‌تا کشور افتاد و در واقع 40- 50تا کمپانی، اصلاً قطعنامه شورای امنیت نمی‌خواهد این‌ها اگر قطعنامه هم نباشد خودشان تحریم می‌کنند. می‌‌دانید آمریکا خیلی از تحریم‌هایی که کردند اصلاً خیلی‌هایش سازمان مللی نبود، حتی سازمان ملل و شورای امنیت می‌گفت طبق قانون نباید این کار می‌شد اصلاً حمله آمریکا به عراق خلاف قوانین بین‌الملل بود و تصویب سازمان بین‌الملل هم نبود. بمباران لیبی خلاف قانون بود. کارهایی را که دارند سوریه می‌کنند همه‌اش خلاف قوانین بین‌الملل است می‌گویند قوانین بین‌الملل چه کشکی؟ چه دوغی؟ خودمان نوشتیم هر وقت هم بخواهیم عمل می‌کنیم و هر وقت بخواهیم عمل نمی‌کنیم!

آن جمله را عیناً برایتان بخوانم: ما نیازی به قعطنامه‌های شورای امنیت یا سازمان ملل نداریم گرچه آن‌ها هم در کنترل خودمان هست و آن‌ها هم خود همین‌ها هستند. هرکشور مخالفی را با هر انگیزه‌ای به هر میزانی می‌توان تحت فشار شدید اقتصادی قرار داد و او را تسلیم کرد. این قانون داماتو که آن را تمدید کردند تخلف قطعی بود از تعهداتی که سر مسائل هسته‌ای دادند. این داماتو حدود بیست و چند سال پیش تصویب شده بود، این داماتو یکی از اعضای کنگره بود از این محافظه‌کاران و جمهوریخواهان آن‌جا بود این آن قانون را آورد به همین دلیل به آن داماتو می‌گویند. خب این‌جا تصویب شد، هر 5 سال و هر 10 سال مدام تمدید شد و قانون آن این بود که به هیچ کشوری اجازه ندهیم که بیش از 40 میلیون دلار وارد ایران کند و در ایران سرمایه‌گذاری کند. اگر نه در سراسر جهان ما می‌رویم و یکی یکی شرکت‌های مربوط به آن را ورشکست می‌کنیم و تعطیل و مجازات و جریمه می‌کنیم با این طرح جلو آمدند بعد شروع کردند بانک‌های ایران را تحریم کردند. اصلاً هیچ کدام این‌ها طبق قوانین بین‌الملل نبوده، هیچ مصوبه‌ای در سازمان ملل نبوده، شورای امنیت نبوده، این‌ها می‌گویند ما به آن‌ها چه کار داریم؟ چه کار کردند؟ راه افتادند – عین عبارتش است – راه افتادیم در کل کشورها یکی یکی هر بانک یا کارخانه‌ای یا شرکتی که با ایران معامله می‌کند سراغ او رفتیم و بگوییم بین ایران و ما باید یکی را انتخاب کنید! کمرتان را می‌شکنیم هر معامله‌ای می‌کنید ما باید مطلع باشیم. 10- 20 سال است این کار را پیگیری کردند تا به این‌جا رسیدند که هیچ شرکت و بانکی در دنیا جرأت نکند با ایران معامله کند. خب پارسال تعهد دادند این تمام شده و امضاء کردند! یک میلی‌گرم هم به این تعهد عمل نکردند. حتی بانک‌های اروپا خود مسئولین می‌گویند، می‌گویند هر وقت سراغ بانک‌های اروپایی می‌رویم می‌گوییم قانون عوض شده و تعهد کردید که این کار را نکنید خود شما هم که جزو 1+5 بودید، می‌گویند بله، ولی ما نمی‌کنیم! که آقا بله وضعیت اقتصادی کشور نابود شدند ریسک سرمایه‌داری خیلی بالاست، اقتصادشان ناامن است، این "جین‌شارپ" این حرف‌ها را زده است. می‌دانید جین‌شارپ کیست؟ تئورسین براندازی‌های مخملی است. کتابچه نوشته که چگونه می‌شود با اغتشاشات خیابانی از چه مسائلی استفاده کنیم؟ به بهانه انتخابات و چیز دیگری، چگونه می‌شود یک حکومت را سرنگون کرد؟ و این پروژه‌شان همه جا جواب داد جز ایران. چون این‌جا مسئله حکومت فقط نبود، ملت بود. ملت و حکومت یکی بودند.

عبارت "جین‌شارپ" برای براندازی مخملی این است، می‌گوید: خارج کردن وجوه نقدی از بانک‌ها، برای ایجاد بحران مالی و نابسامانی در وضعیت اقتصادی کشور هدف در سطح جهان، پرهیز از هر نوع همکاری اقتصادی، تهدید همه کسانی که با ایران همکاری اقتصادی کنند، تشویق همه شرکت‌ها و مراکز تجاری و سازمان‌های غیر دولتی به خودداری از همکاری با ایران. تضعیف حاکمیت، ایجاد بی‌ثباتی اقتصادی، تضعیف تکیه‌گاه‌های قدرت اجتماعی سیستم، محدود کردن قدرت، پایین آوردن توان ضربه زدن به مخالفان سیاسی و بالا بردن توان ضربه زدن به حاکمیت. "جان‌کانیلز"، هدف اصلی جنگ سرد و جنگ نرم، فلج کردن خود (Paralyze self) است. به این صورت باید سعی کنیم با توسل به هر شیوه‌ای توسط خود دشمن یعنی ایران، مسائل داخلی اختلاف برانگیز در ایران را بوجود بیاوریم و شکاف داخلی در جامعه و حکومت را تشدید کنیم. اقداماتی که بدهی ملی را افزایش دهد و نرخ پول کشور را پایین بیاورد صنعت‌شان را کُند و مختل کند و مجبورشان کند که فشارهای سنگین کمرشکن اقتصادی روی طبقه متوسط به پایین جامعه بیاورند باعث می‌شود کم‌کم مردم به نهادهای حکومتی و امنیتی بی‌اعتماد شوند و حکومت در ایجاد نوآوری و رفع اشکالات خودش محدود و محتاط شود و این عملاً یعنی دامن زدن به مناقشات داخلی.

آن وقت مناقشات داخلی چیست؟ آن چیزی که شما بعداً در کف خیابان با آن مواجه می‌شوید از زورگیری، قاچاق، دزدی، اغتشاشات خیابانی و این قبیل. این تهش باید درخیابان‌ها دیده شود. می‌خواستم عرض کنم کل این قضیه یک پروژه است و این پروژه مستقیماً دارد از بیرون هدایت می‌شود. این‌ها توهم توطئه نیست این‌ها خود توطئه است و یک مقدار روی ضعف‌های داخلی ما حساب کردند ما اگر قوی و منسجم عمل کنیم که می‌توانیم و مواردی را که کردیم پیروزی شدیم نگاه جهادی به علم، به اقتصاد در حکومت و بیرون حکومت. راه حلش این‌هاست و این‌ها شدنی است. تا الآن نتوانستند ما را به زمین بزنند و به زانو دربیاورند، یک امتیازاتی گرفتند، یک امتیازاتی دادند. مبارزات ادامه دارد. این‌ها را عرض کردم برای الآن و برای پس از این به این‌ها توجه داشته باشیم. ببخشید وقت شریف شما را گرفتم و مانع امنیت کشور هم شدیم!

والسلام علیکم و رحمه‌الله



هشتگ‌های موضوعی

نظرات

آدرس پست الکترونیک شما منتشر نخواهد شد

capcha